ایمان‌آباد*؛ تحلیلی بر مبنای اصناف ایمان‌ورزی سروش دباغ ۰

ایمان‌آباد*؛ تحلیلی بر مبنای اصناف ایمان‌ورزی سروش دباغ

ایمان و باز هم ایمان؛ موهبتی که نمی‌توانیم آن را رها کنیم و البته او نیز ما را پس نمی‌زند. در بطنِ تجارب ایمانی می‌باید زیست و از آن کام گرفت. لب‌تر ایمان پر از بوسه‌های آب‌دار است و گویی نوشدارویی‌ست برای التیامِ بی‌پناهیِ ما.

اسپینوزا، وحی و متن مقدس ۰

اسپینوزا، وحی و متن مقدس

سروش دباغ: باروخ اسپینوزا، فیلسوف مشهورهلندیِ قرن هفدهمیِ عقل گرایی[۲] بود که با ثنویت دکارتی[۳] بر سر مهر نبود. به نزد وی، قوانین حاکم بر بدن و ذهن و ضمیر انسان، از سنخ قوانین حاکم بر طبیعت است و از این حیث تفاوت مهم و سرنوشت سازی میانِ انسان و طبیعت نمی توان و نباید سراغ گرفت.[۴] به همین سبب، اسپینوزا، دو گانه انگاریِ دکارتی را فرو نهاد و یگانه انگاری[۵] و طبیعت گرایی[۶] را برگرفت و نگرش فلسفیِ خود را حول آن سامان بخشید.

فرهادی و نگریستن «از وجه ابدی» ۰

فرهادی و نگریستن «از وجه ابدی»

سروش دباغ: «نگاه کردن به جهان از وجه ابدی عبارتست از نظر کردن در آن به مثابۀ کل- ولی کل کرانمند. احساس جهان به مثابۀ کل کرانمند- این است آنچه رازآلود است. »

لودویگ ویتگنشتاین

از شنیدنِ خبر کسب جایزۀ اسکارِ اصغر فرهادیِ نازنین، به خاطر فیلم « فروشنده» حقیقتا خرسند شدم. بار دوم است که فرهادی به این موفقیت بزرگ دست می یابد و برای فرهنگ و هنرِ ایران زمین، افتخار می آفریند.از بخت بلندم، نوشته ام در باب « دربارۀ الی»، اسباب آشنایی و دوستی ام با جناب فرهادی شد؛ دوستی ای که مجال و توفیق دیدار و گفتگوهای متعدد با ایشان را، روزگاری که ایران بودم، فراهم کرد.

بی‌قراری، بی‌تفاوتی و طمانینه ۰

بی‌قراری، بی‌تفاوتی و طمانینه

«ساعت‌های خوب زندگی را باید موهبت دانست و شاکرانه از آنها لذت برد و، در غیر این حالت، در برابر زندگی بی تفاوت بود…فقط کافی است به جهان بیرون وابسته نباشی؛ آن وقت لازم نیست از آنچه در آن روی می‌دهد بترسی…فقط کسی که در نه در زمان بلکه در حال زندگی می‌کند، سعادت‌مند است. برای زندگی در حال مرگی وجود ندارد.»

ذات دین ۰

ذات دین

سروش دباغ: اشاره. طی سالیانِ اخیر، در برخی از مقالاتم در حوزۀ نواندیشی دینی، با وام کردنِ مفهوم « شباهت خانوادگی»[۱] از فلسفۀ ویتگنشتاین و برکشیدنِ آموزه های نومینالیستی، به نقد تلقیِ ذات گرایانه از دین همت گمارده ام.[۲] در این میان، خصوصا در ماه های اخیر، با پرسش های متعددی دربارۀ حدود و ثغور موضع نومینالیستیِ خویش و چراییِ ذات نداشتنِ دین مواجه شده ام.[۳] برخی ازمنتقدانِ نواندیشان دینی متاخر نیز، در آثار خویش از مقولاتی چون « اصل دین» و « خودِ دین» که طنینی ذات گرایانه دارند، بهره برده اند.

گفتگوی تلگرامی سروش دباغ و خسروپناه(2) ۰

گفتگوی تلگرامی سروش دباغ و خسروپناه(2)

پاسخ دکتر خسرو پناه:

سلام بر دوستان عزیز : یکی از رفقا پاسخی از سروش دباغ نسبت به جواب بنده از بحث ذات گرایی فرستادند که به جای جواب علمی همچون گذشته به توهین پرداخته است. خیلی جالب است ایشان ما را متهم به عصبانیت می کند ولی ادبیات بی ادبانه او سرشار از عصبانیت است بزرگی و کوچکی بنده مطلبی نیست که ایشان شایسته داوری آن را داشته باشد و باید عالمان نسبت به آثارم نظر دهند ایشان آنقدر از شناخت بنده دورند که هنوز نمی دانند بنده بیشتر شاگرد استاد جوادی آملی بوده ام که بیش از هفده سال از مکتب فلسفی و تفسیری وی بهره برده ام و البته از استادان دیگر فلسفه همچون استاد مصباح و استاد حسن زاده و مرحوم استاد انصاری شیرازی نیز بهره ها برده ام فلسفه غرب را هم بارها گفته ام البته نیازی به گفتن این امور نبود فقط جهت دفع شبهه نا اهلان گزارش مختصری دادم. 

پرسش و پاسخی با سروش دباغ و خسروپناه در باب ذات‌گرایی ۲

پرسش و پاسخی با سروش دباغ و خسروپناه در باب ذات‌گرایی

دکتر سروش دباغ مدتی است وارد نقد ذات گرایی شده و از همین رهگذر به مساله وجود یا عدم ذات برای دین نیز پرداخته است. این بریده از مقاله اوست: «بر این باورم که دین، ذات و اصلی به معنای ارسطویی کلمه ندارد؛ مراد از عرضیات نیز اموری است که علی الاصول می‌توانست به نحو دیگری رخ دهد و متن مقدس به نحو دیگری تکوین یابد.
فیلم دیدن با سروش دباغ ۱

فیلم دیدن با سروش دباغ

سیدهادی طباطبایی: اگر "هنر" مهمترین راه اندیشه ورزی در دنیای مدرن نباشد، بی شک یکی از بهترین و محبوبترین راههاست. روشنفکران ایرانی، بعضاً به این مهم بی‌مهری کرده‌اند و آنرا کمتر در نظر آورده‌اند. فیلم "نوبت عاشقی" از معدود فیلمهایی بود که عبدالکریم سروش آنرا پسندیده بود و در عرصه‌ی عمومی هم بدان اذعان می‌کرد. نسل جدید متفکران ایرانی اما از این مهم غافل نبوده‌اند و بر "هنر" به دیده‌ی عنایت نگریسته‌اند. سروش دباغ از جمله اندیشه ورزانی است که بر این نکته التفات دارد و گاه به گاه از تأملات خود در خصوص هنر پرده بر می‌دارد.

نواندیشی دینی، روایت و تاریخمندی ۰

نواندیشی دینی، روایت و تاریخمندی

سروش دباغ: چندی پیش مقالۀ «روشنفکری دینی و مسئله شر»، به قلم محمدرضا نیکفر در سایت زمانه منتشر شد. پس از آن، مقالۀ «نواندیشی دینی، متن مقدس و خشونت» را نقد مقالۀ ایشان منتشر کردم. در ادامه، نیکفر مقالۀ «خودِ دین» را در پاسخ به مقالۀ من منتشر کرد. در سطور ذیل، بر آنم تا امهات مدعیات ایشان در جستارِ «خود دین» را نقد کنم. امیدوارم این مکاتبات انتقادیِ عالمانۀ حقیقت جویانه، به غنای این مباحث معرفتی بیفزاید و به روشن تر شدنِ مواضع طرفین و به اصطلاح تقریر محل نزاع کمک کند. جهت سهولت کار، مدعیات نیکفر را با استشهاد به بخش‌های مختلف مقاله، ذیل چهار فقره آورده، پس از آن ملاحظات انتقادیِ خود را ذیل هر فقره می‌آورم.

عرفان‌سنتی و بازخوانی انتقادی/گفت‌وگو با سروش‌دباغ ۰

عرفان‌سنتی و بازخوانی انتقادی/گفت‌وگو با سروش‌دباغ

عرفان اختصاصی به یک دوره مانند دوره سلجوقیان، صدر اسلام و یا روزگار کنونی ندارد و به نیازها ابدی و ازلی ما که با انسانیت و تخته‌بند زمان و مکان بودن مان گره خورده‌اند، پاسخ می‌دهد... عده‌ای تصور می‌کردند که با ظهور علم تجربی جدید، این نیازهای ما بالمره پاسخ خواهد گرفت، اما این چنین نشد و نیازهای ازلی و ابدی هنوز بی‌‌پاسخ مانده‌اند.آیا عرفان امروز هم کاربرد دارد؟ هر چند عرفان سابقه‌ای فربه در میراث ایرانی-اسلامی دارد، در عین حال به نظر می‌رسد امروز همه چیز تحت تاثیر چالش سنت و مدرنیته است. دکتر سروش دباغ تلاش کرده تا در کتاب‌های «در سپهر سپهری» و «فلسفه لاجوردی سپهری» طرح‌واره‌ای از عرفان مدرن ارائه دهد که در آن سالک بتواند بدون تاملات نظری فراوان به آرامش عرفانی دست یافته و زندگی خود را معنا بخشد. وی معتقد است عرفان مدرن متضمن بازخوانی انتقادیِ عرفان سنتی است.

سروش دباغ: عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست(گفت‌وگویی انتقادی درباره‌ی یک پروژ‌ه‌ی فکری) ۰

سروش دباغ: عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست(گفت‌وگویی انتقادی درباره‌ی یک پروژ‌ه‌ی فکری)

زیتون-هومان دوراندیش: جریان روشنفکری دینیِ لیبرال، با محوریت آرای دکتر عبدالکریم سروش، اکنون تقریباً سی ساله شده است. سروش اگرچه مرید مولاناست، ولی فردوسی‌وار در این سال‌سی، پی افکنده از عقل کاخی بلند! او با قرائتی عقلانی و انسان‌نواز از دین، ذهنیت بخش قابل توجهی از دینداران جامعۀ ایران را دموکراتیک کرده است. بسیاری از دینداران قشری و ایدئولوژیک در ایران پس از انقلاب، در اثر فراگیر شدن و مؤثر افتادن آموزه‌های سروش، دینداری‌شان با دموکراسی سازگار شد. از بین متولدین دهه‌های ۵۰ و ۶۰ خورشیدی نیز، جوانان بسیاری در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ سر برآوردند که به پیروی از سروش، خواستار و هوادار دینی بودند که با دموکراسی و آزادی و حقوق بشر جمع شود.

نواندیشی دینی ، متن مقدس و خشونت ۰

نواندیشی دینی ، متن مقدس و خشونت

سروش دباغ: چندی پیش، مقالۀ «روشنفکری دینی و مسئله شر»، نوشتۀ محمدرضا نیکفر را در سایت «رادیو زمانه» خواندم. به نظرم، خطاهای چندی در تحلیل ایشان دربارۀ حدود و ثغورِ کند وکاوهای روشنفکرانه و دین اندیشانۀ جماعت ِموسوم به نواندیشان دینی و روشنفکران دینی به چشم می‌خورد. در سطور پیش رو می‌کوشم ابتدائا تلقیِ خود دربارۀ مدعیات جناب نیکفر را صورتبندی کرده، سپس به نقد آنها همت گمارم. جهت ایضاح روایتم از سخنان ایشان، خوبست ابتدائا فقراتی از مقالۀ ایشان را مرور کنیم:

دیالوگ در مربع وحی ۰

دیالوگ در مربع وحی

سروش دباغ: درآمد: اخیرا  دو جلسه مناظره با حجه الاسلام احمد واعظی در باب آراء نواندیشان دینی دربارۀ  مقولۀ وحی و حدود و ثغور امر وحیانی در آراء نواندیشان دینی متاخر برگزار شد. دراین مناظره که  به همت و میزبانی ِ« مدرسه آزاد فکری»، از طریق اسکایپ و در دانشگاه شریف برگزار شد و بیش از چهار ساعت به درازا انجامید، من و جناب واعظی به بحث دربارۀ مبادی و مبانی الاهیاتی و هرمنوتیکی و فلسفیِ امر وحیانی از منظر خویش پرداختیم. آنچه در ذیل می آید، روایت نگارنده است از گفتگو و مباحثۀ فوق دربارۀ  چهار موضوعِ « نحوۀ ظهورملک بر پیامبر»، «هرمنوتیک متن مقدس»، « اضغاث احلام» و « جنبۀ سلبی و ایجابی الاهیات نواندیشیِ دینی» .

هیک،ویتگنشتاین و واقع گرایی دینی ۰

هیک،ویتگنشتاین و واقع گرایی دینی

چکیده

در طول قرن های گذشته، فهم دینی تلویحا و تصریحاً واقع گرا بوده، اما امروزه تفاسیر مشخصی از ناواقع گرایی خصوصادر در جوامع غربی سر برآورده است. ناواقع گرایی دینی را نباید با الحاد که برخی از فیلسوفان معاصر از آن دفاع کرده اند اشتباه گرفت.

شریعتی و چالش‌های بی بنیاد ، سروش دباغ ۰

شریعتی و چالش‌های بی بنیاد ، سروش دباغ

سروش دباغ: این روزها مصادف است با سی و نهمین سالگرد وفات دکتر علی شریعتی؛ معلم انقلاب و روشنفکرِ دینی برجستهٔ معاصر. تاکنون توفیق داشته‌ام به تفاریق، دربارهٔ «کویری‌ات»، «اسلامی‌ات» و «اجتماعیاتِ» شریعتی بنویسم و سخن بگویم و از طریق بازخوانیِ انتقادی میراث شریعتی، دِین خود را به آن بزرگوار ادا کنم. [۱] نیازی به تذکار و تکرار نیست که بارقه‌های نبوغ در این اندیشمند خلاق و متفکر مفهوم ساز موج می‌زد؛ نثر سحار و قدرت سخنوری کم‌نظیر نیز، شریعتی را از کثیری ازهم‌نسلان و اقرانش متمایز کرده بود.