قسم بقراط و انقراض نسل اخلاق
فتانا عابدینی: گویا این حملات از سوی دو پزشک که یکی متخصص قلب بوده اند و دیگری رزیدنت جراحی صورت پذیرفته است. حتی استفاده از واژه و فعل "حمله کردن" برای قشری که وظیفهشان درمان صدمات انسانی است، نیز سنگین و غیر قابل هضم است. البته این اولین بار نیست که از این دست افعال از سوی پزشکان اتفاق میافتد. با کمی دقت و رجوع به حافظه شخصی خودمان نیز خاطراتی از این دست رفتارها از سوی پزشکان برایمان زنده میشود. سوال اساسی اینجاست که دلیل این حس برتر و بزرگبینی خود نسبت به دیگر اعضای جامعه که درون این قشر به وجود آمده، از کجا سرچشمه گرفته است؟
در طی تحقیق و مصاحبهای که سال 89 از کودکانی در طبقات مختلف جامعه انجام دادم به موضوع جالبی برخوردم، بعد از اینکه از این کودکان میپرسیدم که چه شغلی را برای آینده خود دوست دارید، جواب اکثر آنها پزشکی بود. فرقی نداشت که این کودک در گرانترین مدرسه شهر درس میخواند و یا گل فروش سر فلان چهارراه است. دلیل بیشتر این کودکان، اصرار پدر، مادر و جامعه اطرافشان به این شغل برای آنها بود. شغلی که از نظر آنها صفاتی چون مهم بودن، پولداربودن و ... را داراست . سوال اساسی که باز در این قسمت و در راستای سوال قبل پیش میآید این است که به چه دلیلی شغلی که عملا کارکرد خدمترسانی را دارد، تغییر کاربری داده و تبدیل به شغلی لاکچری شده است؟ شغلی که به صاحب آن اجازه میدهد تحت عنوان خود به انواع رفتارهای دور از شأن دیگر اعضای جامعه دست بزند.
قصور جامعه در این بحث غیرقابل انکار است؛ جامعهای که درون خود پذیرفته است شأن انسانی ربطی به اخلاق، منش، رفتار و وجدان فرد ندارد و کاملاً بستگی به شغل، سواد، طبقه و میزان درامد وی دارد. جامعهای که از ابتدا به کودکان خود میگوید که اگر رشتههایی چون هنر و علوم انسانی را برای خود انتخاب کنند، پس جزو افراد کم تلاش هستند و آینده خوبی درانتظار آنها نیست. همین جامعه دست به تربیت اعضای خود میزند. از کودکی فرزندان خود را خانم و آقای دکتر خطاب میکند و آنهایی را که علاقهشان ادبیات، هنر، ورزش و ...است جزو دسته کمهوشان میداند. رشتههای علوم انسانی و هنر را دارای پایینترین نمرات برای ثبتنام در مدارس در نظر میگیرد و باقی را به رشتههای ریاضی و تجربی میفرستد. این وضع تا زمان راهیابی کودکانی که حال جوان محسوب میشوند به دانشکدههای پزشکی ادامه پیدا میکند. جامعه نمیگذارد مهر کارت دانشجویی این جوانان خشک شود، از همان ابتدای امر شروع به دادن القاب خانم دکتر و آقای دکتر به آنان میکند. شأن اجتماعی یک دانشجوی پزشکی را که هنوز در ترمهای اول یا استاجری است از پرستار با سابقهای که شاید به اندازه تمام سالهای عمر آن دانشجو سابقه کاری دارد، بالاتر میداند.
شاید این عزیزان حق دارند به حقوق دیگر همکاران و دیگر اعضای جامعه تعرضاتی از جنس کتک و کلام را بکنند! شاید اگر حقوق دیگر اعضای جامعه هم بالاتر از چند ده میلیون تومان بود، آنها هم اینطور رفتار میکردند! فارس در مصاحبهای که با قائم مقام نظام پرستاری، آقای شریفی مقدم انجام داده که مضمون سخنان ایشان در مورد حقوقهای نجومی دریافتی پزشکان این است: «در سال 93 در لابهلای طرح تحول سلامت مصوبهای گرفتهاند که اجازه پرداخت 700 میلیون تا یک میلیارد را هم دادند مگر میشود فردی هزار برابر بشتر از سایر همکارانش حقوق بگیرد؟ در اینجا مقصر اصلی وزارت بهداشت و شخص وزیر است که اجازه این پرداختها را میدهد. فقط در یک بیمارستان پزشکان بسیاری بالای 100 میلیون گرفته و به سازمان بازرسی گفتهاند دریافتی بالای 70 میلیون نداریم و در نامه جهانگیری به رئیس جمهور آمده پرداختهای غیرمتعارف در دستگاهها امری استثنایی است و به تعداد کمی محدود میشود آیا حقوق 100 و 200 میلیون متعارف است و اگر در یک بیمارستان 74 نفر بالای 100 میلیون بگیرند، استثناء است؟»
در تمام دنیا تفاوت میان حقوق دریافتی پرستار و پزشک بین 1.5 تا 3 برابر است. معلوم است زمانی که در یک ارگان حقوق 100 میلیونی وجهه قانونی و عرفی پیدا میکند، حقوق 15 و 20 میلیون امری عادی محسوب میشود. در جامعهای که معیارهای برتری انسانی از اخلاق، وجدان، رفتار و ... به درامد فرد تغییر پیدا کرده است، کاملا مشخص است که یک پزشک با حقوق چند ده و حتی چند صد میلیونی به خود اجازه تعرض به همکار پرستار و دیگر اعضای جامعه خود را میدهد.
هنوز زمان زیادی از اشتباه پزشکی که برای مادر دوقلوهای تهرانی، سیده زهرا حسینی در هنگام زایمان اتفاق افتاده، نگذشته است. این مادر حالا به خاطر تنفس اشتباه کربندیاکسید به جای اکسیژن دچار سوختگی شدید داخلی، مجرای تنفسی و بخشی از صورت شده است. رئیس بیمارستان چمران تهران نه تنها از کار برکنار نشده، حتی اقدام به عذرخواهی علنی از این مادر درد کشیده نیز نکرده است.
* این مقاله قصد زیر سوال بردن تمامی اعضای محترم و زحمتکش جامعه پزشکی را ندارد .
منبع: دین آنلاین