فقه اسلامی و کُمیت لنگ روشنفکران دینی ۰

فقه اسلامی و کُمیت لنگ روشنفکران دینی

به نقل از صدانت/ عمادالدین باقی:به مناسبت چهارمین سال درگذشت استاد احمد قابل، جمعی از دانشجویان و اصحاب فرهنگ در شیراز، عمادالدین باقی را به محفل خویش دعوت کردند. او در سخنرانی خود در این محفل، با عنوان«ظرفیت‌های فقه اسلامی و چالش حقوق بشری» مواجهه‌ی فقه اسلامی را با قوانین حقوق بشری به بحث گذاشته است. وی از دانش اصول فقه دفاع می‌کند و آنرا برای قوانین بشری جدید نیز راهگشا می‌داند. او بر این باور است که علم اصول نمی‌باید منحصر در دانش فقه گردد؛ زیرا قابلیت تعمیم به پاره‌ای از شاخه‌های دیگر علوم را دارد. عمادالدین باقی در این سخنرانی، انتقادهایی نیز بر منکران و تحقیر کنندگان فقه اسلامی وارد می‌کند. او انگشت انتقاد را به سمت بعضی از روشنفکران دینی نشانه می‌رود؛ بدون اینکه نامی از آنها ببرد. 

حواریون سروش و خطر سروش‌زدگی ۰

حواریون سروش و خطر سروش‌زدگی

حسین پورفرج: عبدالکریم سروش در دوران پساشریعتی مهم‌ترین و البته نامدارترین روشنفکر دینی‌ است. برسرزبانیِ سروش عموماً به خاطر سبک کاری او و درانداختن گفتمانی منحصر به فرد است. "نگاهی نوین به ایمان با چاشنی عشق" اساسی‌ترین بخش دین‌شناسی این متفکر شهیر به حساب می‌آید. خود سروش می‌گوید: «من ایمان خود را از عارفان گرفته‌ام نه از فقیهان، و لذا از این نهیب‌های نامهیب بر جان و ایمان خود نمی‌هراسم»[1]. سروش قرآن را خشیت‌نامه و مثنوی را عشق‌نامه می‌نامد و این‌گونه این دو متن را مکمل یکدیگر در نظر می‌گیرد.

سید حسین نصر : شوخی‌ای به نام روشنفکری دینی ۰

سید حسین نصر : شوخی‌ای به نام روشنفکری دینی

سید حسین نصر: کلمهٔ روشنفکری ترجمهٔ یک واژهٔ فرنگی است و به نهضتی برمی‌گردد که در قرن هجدهم در فرانسه آغاز شد. آن‌ها خودشان را Intellectuel می‌نامیدند و سخن از عصر روشنایی و age of enlightenment age des lumieres به میان می‌آوردند که به معنای تجددگرایی محض بود. بیشتر افرادی هم که به این مکتب پیوستند از راسیونالیست‌ها و خردگرا‌ها بودند. البته توجه داشته باشید که این خردگرایی به معنای قدیمی کلمه که مورد احترام ما است، نبود، بلکه ساحت استدلال بشری را (مبتنی بر صرف استدلال و نه عقل به معنای فلسفی خودمان) معیار نهایی حقیقت می‌دانست، وقتی هم از دین بحث می‌کردند، از منظر قوهٔ استدلال بشری وارد می‌شدند و در واقع دین را نقادی می‌کردند.

سه پرده «نواندیشی دینی»؟ ۰

سه پرده «نواندیشی دینی»؟

سیدصادق حقیقت: مقاله «نواندیشی دینی در سه پرده» آرش نراقی به شکل موجز و عمیق سه جریان فکری را از هم متمایز کرده است: جریانی که از دل دین و فقه می‌خواهد قرائتی معقول، دموکراتیک و حقوق بشری به دست دهد (همانند مطهری و کدیور)، روشنفکری دینی که معتقد است روشنفکری و دین قابل جمعند، اما در دین یک تعارضاتی وجود دارد که باید آن‌ها را یا در ماهیت وحی (مثل سروش) یا کیفیت تفسیر (همانند شبستری) حل‌وفصل نمود، و بالاخره روشنفکری معنوی که از چارچوب دین گذر کرده، و بین روشنفکری و دین تعارض می‌بیند (مثل ملکیان).

نواندیشی دینی، روایت و تاریخمندی ۰

نواندیشی دینی، روایت و تاریخمندی

سروش دباغ: چندی پیش مقالۀ «روشنفکری دینی و مسئله شر»، به قلم محمدرضا نیکفر در سایت زمانه منتشر شد. پس از آن، مقالۀ «نواندیشی دینی، متن مقدس و خشونت» را نقد مقالۀ ایشان منتشر کردم. در ادامه، نیکفر مقالۀ «خودِ دین» را در پاسخ به مقالۀ من منتشر کرد. در سطور ذیل، بر آنم تا امهات مدعیات ایشان در جستارِ «خود دین» را نقد کنم. امیدوارم این مکاتبات انتقادیِ عالمانۀ حقیقت جویانه، به غنای این مباحث معرفتی بیفزاید و به روشن تر شدنِ مواضع طرفین و به اصطلاح تقریر محل نزاع کمک کند. جهت سهولت کار، مدعیات نیکفر را با استشهاد به بخش‌های مختلف مقاله، ذیل چهار فقره آورده، پس از آن ملاحظات انتقادیِ خود را ذیل هر فقره می‌آورم.

نواندیشی دینی در سه پرده ۰

نواندیشی دینی در سه پرده

آرش نراقی: جریان نواندیشی دینی در ایران پس از انقلاب اسلامی تحولات چشمگیری پذیرفته است. از جمله این تحولات ظهور گرایشهای فکری متفاوت در دل این جریان فکری مادر است. به نظر می رسد که در سالهای اخیر در دل جریان نواندیشی دینی دست کم سه گرایش کمابیش متمایز و مهم شکل گرفته است.

این سه گرایش را می توان گرایش «اصلاح فکر دینی»، گرایش «بازسازی دین»، و گرایش «معنویت گرایی فرا-دینی» نامید. ویژگی‌های کلان این سه گرایش فکری به اختصار چنین است:

سروش دباغ: عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست(گفت‌وگویی انتقادی درباره‌ی یک پروژ‌ه‌ی فکری) ۰

سروش دباغ: عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست(گفت‌وگویی انتقادی درباره‌ی یک پروژ‌ه‌ی فکری)

زیتون-هومان دوراندیش: جریان روشنفکری دینیِ لیبرال، با محوریت آرای دکتر عبدالکریم سروش، اکنون تقریباً سی ساله شده است. سروش اگرچه مرید مولاناست، ولی فردوسی‌وار در این سال‌سی، پی افکنده از عقل کاخی بلند! او با قرائتی عقلانی و انسان‌نواز از دین، ذهنیت بخش قابل توجهی از دینداران جامعۀ ایران را دموکراتیک کرده است. بسیاری از دینداران قشری و ایدئولوژیک در ایران پس از انقلاب، در اثر فراگیر شدن و مؤثر افتادن آموزه‌های سروش، دینداری‌شان با دموکراسی سازگار شد. از بین متولدین دهه‌های ۵۰ و ۶۰ خورشیدی نیز، جوانان بسیاری در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ سر برآوردند که به پیروی از سروش، خواستار و هوادار دینی بودند که با دموکراسی و آزادی و حقوق بشر جمع شود.

نکته‌هایی درباره گردوغبار در مدرسه نواندیشی دینی ۰

نکته‌هایی درباره گردوغبار در مدرسه نواندیشی دینی

حمیدرضا جلائی پور: منظورم از مدرسه نواندیشی دینی همان فضای آگاهی‌بخشی (در بخشی از عرصه فکری ایران) است که در آن احیا و اصلاح دینی (به تعبیر محمود صدری) و بازسازی فکر دینی صورت می‌گیرد. بنا به یک سنخ‌بندی (به نقل از آرش نراقی) میراث نواندیشی دینی در این مدرسه در سه سنخ جای می‌گیرد ـ سنخ «اصلاح فکر دینی» از مطهری تا قابل و کدیور؛ سنخ «بازسازی فکر دینی» از اقبال تا سروش و شبستری؛ و سنخ «معنویت گرایی فرادینی» مانند ملکیان. اصلاح‌طلبان هرکدام بنا به فراخور تربیت دینی، سیر فکری و مطالعات، و شبکه‌ای که در آن قرار دارند (‌و زمینه های دیگر) به یکی از این سنخ‌ها نزدیک‌ترند.

تحلیل محتوای آخرین نامه دکتر سروش ۰

تحلیل محتوای آخرین نامه دکتر سروش

محسن زندی: گفتمان و تحلیل گفتمان از واژگان پرکاربرد علوم اجتماعی است که البته همچون دیگر موضوعات آن تعریف‌ها و روش‌های گوناگونی دارد. همین‌طور، روش تحلیل محتوا که از ابزارهای تحقیقی جدید و بسیار سودمندی است که با توجه به رشد روزافزون روش‌ها و نرم‌افزارهای آماری بر گستره و دقت آن افزوده می‌شود.

هین بگو که بخت من پیروز شد ۱

هین بگو که بخت من پیروز شد

عبدالکریم سروش: مولانا جلال الدین در دفتر چهارم مثنوی آورده است که روزی بایزید در جمع مریدان اناالحقّ گفت. آنان برآشفتند. گفت: بار دیگر اگر چنین گویم، اندام‌های مرا چاک‌چاک کنید.

نواندیشی دینی ، متن مقدس و خشونت ۰

نواندیشی دینی ، متن مقدس و خشونت

سروش دباغ: چندی پیش، مقالۀ «روشنفکری دینی و مسئله شر»، نوشتۀ محمدرضا نیکفر را در سایت «رادیو زمانه» خواندم. به نظرم، خطاهای چندی در تحلیل ایشان دربارۀ حدود و ثغورِ کند وکاوهای روشنفکرانه و دین اندیشانۀ جماعت ِموسوم به نواندیشان دینی و روشنفکران دینی به چشم می‌خورد. در سطور پیش رو می‌کوشم ابتدائا تلقیِ خود دربارۀ مدعیات جناب نیکفر را صورتبندی کرده، سپس به نقد آنها همت گمارم. جهت ایضاح روایتم از سخنان ایشان، خوبست ابتدائا فقراتی از مقالۀ ایشان را مرور کنیم:

نیاز روشنفکری دینی به مهندسی معکوس ۰

نیاز روشنفکری دینی به مهندسی معکوس

داود فیرحی، پژوهشگر علوم و اندیشه سیاسی، در نشست آموزشی با عنوان سیاست‌ورزی در جامعه دین‌مدار که به همت حزب اتحاد ملت و جمعیت زنان نواندیش مسلمان منطقه خراسان‌رضوی برگزار شد، گفت: از لحاظ نظری، سیاست و دین جزء ذاتیات بشر است. فیرحی با تأکید بر اینکه دین و سیاست به تعبیر متفکران و اندیشمندان این حوزه دوقلوهای ناهم‌سازی هستند که به یکدیگر چسبیده‌اند ولی با هم جور در نمی‌آیند، متذکر شد: دین و سیاست به این خاطر دوقلو نامیده می‌شود، چون حوزه دینداری حوزه‌ای نیست که تنها به زندگی خصوصی فردی محدود شود، بلکه لاجرم به جامعه و رفتارهای اجتماعی نیز سرایت می‌کند.

نظر آرش نراقی در خصوص روشنفکری دینی و فرقۀ سروشیه ۰

نظر آرش نراقی در خصوص روشنفکری دینی و فرقۀ سروشیه

آرش نراقی: به نظرم بخش مهمی از اختلاف نظرهای گاه پرتنش اخیر در حلقه «نواندیشان دینی» (به معنای بسیار فراخ آن) بیش از آنکه ناشی از اختلافات شخصی یا توطئه اندیشی یا افترازنی باشد، ناشی از درد زایمان هویتهای تازه در این جریان است. به نظرم جریان «نواندیشی دینی» در سیر تکامل اش رفته رفته گرایشهای متفاوتی را در درون خود پرورانده است، و این گرایشها اکنون به مرحله ای از بلوغ نسبی رسیده اند که باید رفته رفته مرزها و تفاوتهای خود را وضوح بیشتر و بیان روشنتری ببخشند. این تنش ها به گمانم بازتابی از آن زایش هاست.

فلسفه‌ی وجودی روشنفکری دینی، دستاوردها و راهکارهای پیش رو ۰

فلسفه‌ی وجودی روشنفکری دینی، دستاوردها و راهکارهای پیش رو

محمدعلی کرباس‌فروشان: بین سال‌های 1378 تا 1382 این فیض نصیب من شد که بیش از چندین هزار صفحه از درس‌گفتارها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های استاد مصطفی ملکیان را در مؤسسه‌ نگاه معاصر پیاده، تایپ و ویرایش کنم که پس از سال‌ها، تنها بخش کمی از آنها به صورت کتاب منتشر شده است. سال‌های همکاری با مؤسسه که می‌تواند دوران تلمذ بنده در محضر حضرت استاد نیز تلقی شود، غنیمت بزرگ زندگی من است که سروده‌ی استاد غزل، وصف آن ایامی است که در گلشن فغانی داشتم و در میان لاله و گل آشیانه کرده بودم.

شریعتی‌ها و سروش‌ها امامانِ معصومِ روشنفکریِ‌دینی نیستند[1] ۰

شریعتی‌ها و سروش‌ها امامانِ معصومِ روشنفکریِ‌دینی نیستند[1]

حسین پورفرج: روشنفکری‌دینی یک نحله‌ است، آغاز دارد و پایان نه. این نحله همچون رود رونده‌ای دائماً در حال حرکت است و لحظه‌ای بازنمی‌ایستد. به معنای دیگر روشنفکری‌دینی متکی به یک متفکر و یا یک طیف اندیشنده نیست و از آنها معنا و مفهوم نمی‌ستاند. این نحله فراتر اشخاص و متعلقانِ به آن تعریف می‌شود و اینگونه حدود و ثغور می‌آفریند. بنابراین، روشنفکری‌دینی با اوجگیری یا افول متفکری اوج یا افول نمی‌یابد و از نقش‌آفرینی بازنمی‌ایستد. مثلاً به نام نظریه‌پرداز نظریه x بر خود نمی‌بالد و با حذف نظریه‌پرداز دیگری از صحنه کنار نمی‌رود. این نحله جریانی پایدار و توقف‌ناپذیر است و این حقیقت رکن اساسی آن به شمار می‌آید.

شریعتی و چالش‌های بی بنیاد ، سروش دباغ ۰

شریعتی و چالش‌های بی بنیاد ، سروش دباغ

سروش دباغ: این روزها مصادف است با سی و نهمین سالگرد وفات دکتر علی شریعتی؛ معلم انقلاب و روشنفکرِ دینی برجستهٔ معاصر. تاکنون توفیق داشته‌ام به تفاریق، دربارهٔ «کویری‌ات»، «اسلامی‌ات» و «اجتماعیاتِ» شریعتی بنویسم و سخن بگویم و از طریق بازخوانیِ انتقادی میراث شریعتی، دِین خود را به آن بزرگوار ادا کنم. [۱] نیازی به تذکار و تکرار نیست که بارقه‌های نبوغ در این اندیشمند خلاق و متفکر مفهوم ساز موج می‌زد؛ نثر سحار و قدرت سخنوری کم‌نظیر نیز، شریعتی را از کثیری ازهم‌نسلان و اقرانش متمایز کرده بود.

تفسیر پدیده وحی از معتزلیان تا روشنفکری دینی معاصر(1): نظریه اشعریان ۰

تفسیر پدیده وحی از معتزلیان تا روشنفکری دینی معاصر(1): نظریه اشعریان

حسن انصاری: یکی از مهمترین اختلافات و تمایزات میان معتزلیان و اشعریان مسئله تفسیر و تبیین کیفیت کلام خداوند و ماهیت قرآن کریم از نقطه نظر طبیعت وجودی آن بوده است. البته اصل اختلاف به دورانی کهنتر در تاریخ علم کلام با می گردد و نخستین بحثها در این زمینه به جهمیان و گروههای وابسته به آنان در سده دوم مربوط است. خود این بحث با این وجود تابعی از بحث مهمتر صفات و نسبت صفات با ذات از نقطه نظر وجود شناختی است که کهنتری در کلام اسلامی دارد و ریشه های آن در کلام مسیحی هم قابل پی گیری است (برای این بحثها، در زبان فارسی کتابسابقه  فلسفه علم کلام، تألیف ولفسون و ترجمه احمد آرام از تحقیقات قابل اشاره است).