آشتی پذیری/ ناپذیری معنویت با عقلانیت
مصطفی ملکیان: از سال 1379 به بعد پروژه روشنفکری دینی را رها کردم. بزرگ ترین نقدم به روشنفکری دینی این بود که روشنفکری قوامش به عقلانیت است و دینی بودن قوامش به تعبد است و عقلانیت با تعبد سازگار نیست. نوعی پارادوکسیکالیته در مفهوم روشنفکری دینی را ادعا کردم چون می دیدم. لب سخن این است که اگر بخواهیم روشنفکر باشیم باید پاس عقلانیت را بداریم. از زمانی که روشنفکری در آلمان ظهور کرد و هم در سنت روشنفکری فرانسوی و روسی و انگلیسی که سنتهای بزرگ روشنفکری اند وجه اشتراکشان این است که روشنفکر باید پاسدار عقلانیت بشری باشد.