خطای مقدس
رضابابایی: بسیاری از دانشمندان اسلامی و قرآنپژوهان، مانند ابن خلدون، باقلانی، ابن خطیب، صبحی صالح و آیت الله معرفت، قاطعانه و با دهها دلیل گفتهاند که این املاهای عجیب، خطای رونویسان نخستین است و ربطی به خدا و پیامبر ندارد و ما هیچ حجت عقلی و شرعی برای حفظ آنها نداریم.
تا زمان جناب عثمان، خلیفه سوم، قرآنهای مکتوب در دست مردم، یکسان نبود؛ اگرچه تفاوتها بیشتر در املای کلمات بود، و گاه در حد افزونی یا کاستی حرفی در کلمهای. به دلایلی که در تاریخ مذکور است، جناب عثمان تصمیم گرفت که همه اوراق قرآن را جمع کند و کتابی یکسان و یکدست فراهم آورد. شماری از اصحاب پیامبر (ص)، او را در این کار مدد رساندند که مشهورترین آنها زید بن ثابت است. فرایند جمعآوری قرآن، بسیار عالمانه و محتاطانه پیش رفت و امام علی (ع)، هم فرایند و هم برایند آن را تأیید کرد (ر.ک: الاتقان، ص 158) یا دستکم سخنی در بیاعتباری آن نگفت.
پس از اتمام کار، چندین نسخه دیگر از روی نسخه نهایی رونوشت کردند و به شهرهای بزرگ اسلامی در آن روزگار فرستادند؛ از جمله کوفه، بصره، مکه، شام، بحرین و یمن. خلیفه، از مسلمانان در همه شهرهای اسلامی خواست که این قرآن را بخوانند و قرآنهای دیگر را محو کنند (تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، ج 2، ص 65-63؛ سیوطی، الاتقان، چاپ دارالکتاب العربی، ص 441؛ محمدهادی معرفت، علوم قرآنی، ص 156-144 و...).
رسم الخط قرآنی که اکنون در دست ما است، تقریباً همان رسم الخط مصحف عثمان یا یکی از رونوشتهای آن است. دانستنی است که املای برخی کلمات در قرآن موجود که همان قرآن عثمان است، با هیچ یک از قواعد املای خطوط عربی قدیم و جدید سازگار نیست. به گفته مرحوم آیت الله معرفت، شمار این کلمات از صد میگذرد (مباحث فی علوم القرآن، ص 279). برای مثال، هیچ توجیه لفظی برای املای کلمات «بصطة»(اعراف/69)، «یدع»(اسرا/11)، «سندع»(علق/18)، «جِاْیءَ»(فجر/23) وجود ندارد. بدین رو، بسیاری از دانشمندان اسلامی و قرآنپژوهان، مانند ابن خلدون، باقلانی، ابن خطیب، صبحی صالح و آیت الله معرفت، قاطعانه و با دهها دلیل گفتهاند که این املاهای عجیب، خطای رونویسان نخستین است و ربطی به خدا و پیامبر ندارد و ما هیچ حجت عقلی و شرعی برای حفظ آنها نداریم.
اما شگفتا که تا امروز احدی جرئت نکرده است که در این رسم الخط دست ببرد و یکی از این خطاها را اصلاح کند؛ بلکه برخی از مؤلفان علوم قرآنی – بهویژه در چند صد سال گذشته، مانند زرقانی مؤلف مناهل العرفان - کوشیدهاند که این تفاوتها را توجیه و تأویل کنند و از آنها معانی جدید و مرموز بیرون بیاورند! به عبارت دیگر، خطای مستنسخان نخست، چنان قداستی یافته است که اولاً تا امروز کسی به خود جرئت اصلاح نداده است و ثانیاً گروهی از نویسندگان قدیم و جدید، این تفاوتها را به خدا و پیامبر برگردانده و گفتهاند اگر خدا راضی به این املا نبود، حتماً جلو آن را میگرفت. پس در این تفاوتها (بخوانید غلطهای املایی) حکمتهایی نهفته است که ما باید آنها را کشف کنیم!
من از مفصل این نکته، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
منبع: دین آنلاین